نی نی مامان و بابا نی نی مامان و بابا ، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

همه هستی من

حرفهای دلم به ملوسکم

سلام خرگوشی  مامان حالت چطوره خوبی؟خووووش می گذره بدون مامانی؟مامانی اصلا حالش خوب نیست دلم گرفته؟از ادما از همه چی ؟مامانی دلش برات یه ذره شده یه ذره چه عرض کنم کللللللللی دلم برات تنگیده پس کی می خوای بیای توی دلم تا احساس مادرانه را با وجود ناززززنینت حس کنم ..دلم یه مسافرت می خواد دور از همه و همه کس..دلبرکم این دلم دیگه گنجایش این همه حرفها رو نداره تا کی سکوت؟تا کی یه گوش در یه گوش دروازه؟تا کی خنده های زورکی؟تا کی؟؟خسته شدم از این همه دو پهلو حرف زدنا یکی نیست بهشون بگه به شما چه؟خلاصه بارانکم دلم امشب خیلی گرفته است اومدم توی وب بنویسم از تنگ بودن و خسته بودنم تا شاید یه کمی این دل رنجور من خالی شه ..الهی مامان فدای نی نی نیومد...
31 شهريور 1392

آموخته ام....

آمــوخته ام کــه تنــها کســی مرا شــاد میکند که به من میــگوید تو مــرا شــاد کــردی... ♥♥ آمــوخته ام که گاهــی مهــربان بودن بســیار مهــمتر از درســت بــودن اســت... ♥♥♥♥ آمــوخته ام کــه مهــم بودن خوبــست ولــی خــوب بودن مــهمتر اســت... ♥♥♥♥♥♥ آمــوخته ام کــه هرگــز نبــاید به هــدیه ای کــه از طــرف کــودکی داده میشــود نه گــــفت... ♥♥♥♥♥♥♥♥ آمــوخته ام که همــــیشه برای کــسی که به هــیچ عنوان قادر به کــمکش نیستم ، دعــا کنــم... ♥♥♥♥♥♥ آمــوخته ام ...
29 شهريور 1392

درد و دل با امام رضا(ع)

سلام بر تو ای امام خوبی ها/ای سرچشمه ی زلال معرفت/سلام ای امام غریب/سلام ای پناهنده خستگان و دلشکسته ها...دلم برایت تنگ شده برای اون گنبد زرد و طلائیت چشم انتظار دیدن اون ضریح زیبایت هستم دلم برای شنیدن صدای نقاره هایت تنگ شده دلم برای پنجره فولادت.صحن و سرای باصفا.برای مشهدت یا امام رضا(ع)......یا اما رضا میشه من صدات کنم تو هم منو صدا کنی....یا امام رضا(ع)میشه من نگات کنم تو هم منو نگاه کنی...زائری بارانی ام :آقا به دادم می رسی؟بی پناهم.خسته ام.به دادم می رسی..هشتمین دردانه ی زهرا به دادم می رسی..من دخیل التماسم  رو به چشمانت بسته یا امام رضا (ع)..دلم خیلی هواتو کرده یا امام رضا دلم لک زده برای خوندن زیارت نامه ات در حرمت ......پی ...
25 شهريور 1392

برای همسری عزیزم

آغوش تو به غیر من به روی هیشکی وا نکن منو از این دلخوشی و ارامشم جدا نکن من برای با تو بودن پر عشق و خواهشم منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسه بوسیدنت برای من تولد یک نفسه چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه نوازش دستای تو عادته ترکم نمیشه فقط توی آغوش خودم دغدغه ها تو جا بذار این متن زیبا تقدیم به همسری مهربون (بابای فسقلی نیومده)دوووووووستت دارم ای ساحل ارامش من  ...
23 شهريور 1392

بی خوابی..

سلام میوه عمرم ...سلام نفس مامان...سلام عمر مامان..دوست داشتنی مامان.. بی خوابی زده سرم گفتم بیام یه کوچولو توی وبم تا برایت بنویسم برای بهترینم که می دونم مامانی و بابای با داشتنت کلی ذوووووق می کنن ملوسکم  کلی دوستت دارم الهی مامان فدات بشه خیلی دوست دارم هر چه زودتر زمینی بشی اما خودت میدونی بنا بر دلایل های نمیشه بابای هم خیلی دوست داره هر چه زودتر بیایی پیشمون گفتم که نمیشه یه رازه که من و بابای و شما فسقلی میدونید..شب خووووووووش نازدانه ی مامانی و بابای ...
21 شهريور 1392

برای کودک عزیزم

ناز دانه ی مامان و بابا..                                                                         منتظرم بیایی و دستان کوچکت رو بگیرم و آرزو و دلتنگیهایم رو برایت بازگو کنم..بگویم دلم می خواهد در کنار هم بنشینیم و از اسمان ستاره ها رو بچینیم وبه هم هدیه دهیم...و من بوسه بر گونه های زیبایت بزنم و بگویم دوستت دارم عزیزترینم...منتظرم بیایی و با خودت عشق و محبت رو به عنوان یک هدیه از خدای رئوف برای قلب بی طاقتم بیاری...دلم برای لحظه ی که با کنجکاوی نگاهم می کنی و من...
21 شهريور 1392

افتتاح وبلاگ

سلاااااااااااااام (نمی دونم چی باید بنویسم فراموش کردم) اها فهمیدم امروز چهارشنبه یه روز بارانی 1392/6/20این وبلاگ رو برای ملوسکم .دردانه مامان و بابا هنوز توی دل مامانیش نیومده دارم می نویسم به امید روزی که عزیزترینم بزرگ شه و خاطراتش رو بخونه..گفتم یه روز بارانی من خیلللللی خیللللی از روز بارانی خوشم میاد گاه گاهی میرم لب پنجره و بارمن رو نگاه می کنم و لذت می برم  بهترین مامان عاشقتم خیلی زیاد که خدا می داند بنابر دلایل های نمی تونم شما رو به دلم دعوت کنم به امید روزی که خاطرات بارداریم رو برای فنگیلی خودم بنویسم راست شو بخوای می خواستم افتتاح وبلاگت مصادف با ولادت امام رضا(ع)هشتمین دردانه زهرا(س) باشد نشد خیلی دوست داشتم هر چه سر...
20 شهريور 1392